جون هر کی دوست داری این حدیث رو بخون بعدش هر چی دلت تنگت میخواهد پشت سر مردم حرف بزن الله اکبر
ادامه مطلب ...الحدیت-روایات تربیتى ج3 239 خودشناسى ..... ص : 239
بهترین معرفت براى انسان خودشناسى است
افضل المعرفة معرفة الانسان لنفسه
-----------------------
مَنْ لَمْ یَعْرِفْ نَفْسَهُ بَعُدَ عَنْ سَبِیلِ النَّجَاةِ وَ خَبَطَ فِی الضَّلَالِ وَ الْجَهَالات
آن کس که خود را نشناسد از راه سعادت و نجات دور افتاده و به بیراهه گمراهى و نادانى دچار شده است.
الحدیت-روایات تربیتى ج3 240 خودشناسى ..... ص : 239
------------------------------
افضل العقل معرفة المرء نفسه فمن عرف نفسه عقل و من جهلها ضلّ.
بهترین تعقل فکر در خودشناسى است. کسى که خود را شناخت با چراغ عقل راه سعادت خویش را پیدا میکند و آن کس که از خود غافل و بیخبر بود بگمراهى میرود.الحدیت-روایات تربیتى ج3 239 خودشناسى ..... ص : 239
-------------------------------------
ضرورت خودشناسى
(اخلاقى) و درود خدا بر او، فرمود: نابود شد کسى که ارزش خود را ندانست.
وَ قَالَ ع هَلَکَ امْرُؤٌ لَمْ یَعْرِفْ قَدْرَه
نهج البلاغة 497 [145 149 ..... ص : 497
-----------------------
احادیث از وجود نازنین حضرت امیر سلام الله علیه است
(الکافى) از دیلمى از پدرش نقل مىکند: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: فلان کس در عبادت و فضل و دین سر آمد است، فرمود: عقل او چگونه است؟ گفتم:
نمىدانم، فرمود: ثواب و پاداش عمل به اندازه عقل فرد است، در میان بنى اسرائیل مردى بود که در جزیرهاى سر سبز از جزائر دریا به عبادت حقّ مشغول بود، یکى از ملائکه الهى از کنار او عبور مىکرد، عبادت او بنظرش بسیار با ارزش رسید، به درگاه الهى عرضه داشت: پروردگارا ثواب این بنده خود را به من بنما، خداوند هم پاداش آن عابد را به ملک نشان داد، ملک پاداش او را بسیار کم دید و از علّت آن پرسش کرد: خداوند تعالى به آن ملک وحى نمود که مدّتى همنشین و مصاحب آن
عابد باشد، پس آن ملک به صورت انسانى به نزد او رفت، عابد پرسید: تو کیستى؟
ملک گفت: من مرد عابدى هستم که آوازه عبادت تو در این مکان به من رسیده است و من آمدهام تا در کنار تو به عبادت خدا مشغول شوم، و آن روز در کنار او به عبادت پرداخت، فردا ملک به او گفت: اینجا مکانى بسیار سرسبز است و فقط براى عبادت صلاحیّت دارد.
عابد گفت: امّا این مکان نقصى دارد، ملک گفت: عیب و نقص اینجا چیست؟ عابد گفت: پروردگار ما چهارپایى ندارد اگر او درازگوشى داشت، آن الاغ در این مکان به چرا مىپرداخت، و این علفهاى سر سبز هدر نمىرفت! ملک گفت: پروردگار منزّه از داشتن مرکب و چهارپاست، عابد گفت: عیب او همین است، اگر حمارى داشت امثال این علفها به هدر نمىرفت! آن وقت خداوند به آن ملک وحى نمود: همانا من به اندازه عقل وى به او ثواب مىدهم،
قصص الأنبیاء(قصص قرآن) ،ص:659