پایتخت معنوی جهان اسلام

سامانه فیش های تبلیغی ما

پایتخت معنوی جهان اسلام

سامانه فیش های تبلیغی ما

شرح و تفسیر حدیث :: على از زبان خودش!

قال على علیه السلام:
 «انَّما مَثَلى بَیْنَکُمْ کَمَثَلِ السِّراجِ فِى الظُّلْمَةِ، یَسْتَضى‏ءُ بِهِ مَنْ وَ لَجَها»؛
 «مَثَل من در بین شما، مثل چراغ پر نورى در تاریکى است، تنها کسانى از آن بهره مى‏برند که در شعاع نور آن باشند»  نهج البلاغه، خطبه 187.

شرح و تفسیر
در کلمات پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و ائمّه طاهرین علیهم السلام تعبیراتى دیده مى‏شود که گاه ناآگاهان تصوّر مى‏کنند که این سخنان خودستایى و تعریف از خویشتن است. در حالى که بین خودستایى و معرّفى کردن خویش تفاوت روشنى وجود دارد. 

گاه شما شخصى را کاملًا مى‏شناسید، ولى او بر اثر خودخواهى و غرور به ستایش از خود مى‏پردازد، این کار خودستایى و مذموم است. ولى گاهى از اوقات شما آن شخص را نمى‏شناسید و او خود را معرّفى مى‏کند، رشته تخصّصى‏اش را بیان مى‏کند، تا بهتر بتوان از او بهره برد. این، خودستایى نیست و مذموم نمى‏باشد. آنچه درباره معصومین علیهم السلام نقل شده از قبیل قسم دوم است؛ نه اوّل.
حضرت على علیه السلام علاوه بر روایت فوق در موارد دیگرى نیز به معرّفى‏ خود پرداخته است «1»؛ مثلًا در روایتى مى‏خوانیم که آن حضرت خطاب به کمیل بن زیاد، در حالى که به سینه‏اش اشاره مى‏کرد، فرمود:
 «انَّ هاهُنا لَعِلْماً جَمّاً لَوْ اصَبْتُ لَهُ حَمَلَةً؛ در سینه‏ام علم فراوانى وجود دارد. اگر افراد لایقى مى‏یافتم به آن‏ها تعلیم مى‏دادم» «2».
یا در روایت دیگرى مى‏فرماید: «ایُّهَا النَّاسُ سَلُونى قَبْلَ انْ تَفْقِدُونى فَلَأَنَا بِطُرُقِ السَّماءِ اعْلَمُ مِنى بِطُرُقِ الْارْضِ؛ اى مردم! پیش از این که مرا از دست بدهید آنچه مى‏خواهید از من بپرسید که من به راه‏هاى آسمان از راه‏هاى زمین آشناترم» «3».
و بالاخره در روایت فوق مى‏فرماید: «من در میان شما به منزله چراغ پر نورى هستم که در تاریکى مى‏درخشد، و کسانى مى‏توانند از نور این چراغ استفاده کنند که وارد فضاى این چراغ شوند».
این روایت اشاره به نکته مهمّى دارد، که در روایات دیگر و برخى از آیات قرآن نیز مورد اشاره قرار گرفته و آن نکته این است:
ترقّى و تکامل همواره بر دو پایه استوار است: 1- فاعلیّت فاعل. 2- قابلیّت قابل.
اگر بهترین امکانات پیشرفت و ترقّى وجود داشته باشد، امّا کسانى از آن استفاده کنند که قابلیّت ندارند هیچ فایده‏اى ندارد، از خورشید نورانى‏تر سراغ نداریم، امّا شخص نابینا نمى‏تواند از خورشید استفاده کند، چون قابلیّت ندارد. اگر بهترین آب‏ها را با بذرهاى اصلاح شده و باغبان‏هاى لایق و باران‏هاى پى در پى، در زمین شوره‏زار هدایت کنیم، بهره‏اى نمى‏گیریم؛ چون زمین شوره‏زار قابلیّت بهره‏بردارى ندارد. 

اشخاص زیادى تا پایان عمر در کنار انبیاء بودند، ولى کافر مردند؛ چون قابلیّت دریافت نور هدایت را نداشتند. در اوّلین آیه سوره بقره مى‏خوانیم که قرآن مجید هدایت‏گر افراد باتقوى است، نه همه مردم؛ یعنى براى کسانى که قابلیّت هدایت را دارند هدایت‏گر است.
در ضمن قابلیّت‏ها متفاوت است و هرکس به اندازه قابلیّت خود از فیض خدایى استفاده مى‏کند. قرآن مجید نیز مى‏فرماید:
 «انْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ اوْدِیَةٌ بِقَدَرِها»؛ «هر درّه‏اى به اندازه ظرفیّت خود آب ذخیره مى‏کند»  

 

                         110 سرمشق از سخنان حضرت على (ع)، ص: 201 

تالیف حضرت آیة الله مکارم شیرازی

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد