قال على علیه السلام:
«انَّما مَثَلى بَیْنَکُمْ کَمَثَلِ السِّراجِ فِى الظُّلْمَةِ، یَسْتَضىءُ بِهِ مَنْ وَ لَجَها»؛
«مَثَل من در بین شما، مثل چراغ پر نورى در تاریکى است، تنها کسانى از آن بهره مىبرند که در شعاع نور آن باشند» نهج البلاغه، خطبه 187.
شرح و تفسیر
در کلمات پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و ائمّه طاهرین علیهم السلام تعبیراتى دیده مىشود که گاه ناآگاهان تصوّر مىکنند که این سخنان خودستایى و تعریف از خویشتن است. در حالى که بین خودستایى و معرّفى کردن خویش تفاوت روشنى وجود دارد.
گاه شما شخصى را کاملًا مىشناسید، ولى او بر اثر خودخواهى و غرور به ستایش از خود مىپردازد، این کار خودستایى و مذموم است. ولى گاهى از اوقات شما آن شخص را نمىشناسید و او خود را معرّفى مىکند، رشته تخصّصىاش را بیان مىکند، تا بهتر بتوان از او بهره برد. این، خودستایى نیست و مذموم نمىباشد. آنچه درباره معصومین علیهم السلام نقل شده از قبیل قسم دوم است؛ نه اوّل.
حضرت على علیه السلام علاوه بر روایت فوق در موارد دیگرى نیز به معرّفى خود پرداخته است «1»؛ مثلًا در روایتى مىخوانیم که آن حضرت خطاب به کمیل بن زیاد، در حالى که به سینهاش اشاره مىکرد، فرمود:
«انَّ هاهُنا لَعِلْماً جَمّاً لَوْ اصَبْتُ لَهُ حَمَلَةً؛ در سینهام علم فراوانى وجود دارد. اگر افراد لایقى مىیافتم به آنها تعلیم مىدادم» «2».
یا در روایت دیگرى مىفرماید: «ایُّهَا النَّاسُ سَلُونى قَبْلَ انْ تَفْقِدُونى فَلَأَنَا بِطُرُقِ السَّماءِ اعْلَمُ مِنى بِطُرُقِ الْارْضِ؛ اى مردم! پیش از این که مرا از دست بدهید آنچه مىخواهید از من بپرسید که من به راههاى آسمان از راههاى زمین آشناترم» «3».
و بالاخره در روایت فوق مىفرماید: «من در میان شما به منزله چراغ پر نورى هستم که در تاریکى مىدرخشد، و کسانى مىتوانند از نور این چراغ استفاده کنند که وارد فضاى این چراغ شوند».
این روایت اشاره به نکته مهمّى دارد، که در روایات دیگر و برخى از آیات قرآن نیز مورد اشاره قرار گرفته و آن نکته این است:
ترقّى و تکامل همواره بر دو پایه استوار است: 1- فاعلیّت فاعل. 2- قابلیّت قابل.
اگر بهترین امکانات پیشرفت و ترقّى وجود داشته باشد، امّا کسانى از آن استفاده کنند که قابلیّت ندارند هیچ فایدهاى ندارد، از خورشید نورانىتر سراغ نداریم، امّا شخص نابینا نمىتواند از خورشید استفاده کند، چون قابلیّت ندارد. اگر بهترین آبها را با بذرهاى اصلاح شده و باغبانهاى لایق و بارانهاى پى در پى، در زمین شورهزار هدایت کنیم، بهرهاى نمىگیریم؛ چون زمین شورهزار قابلیّت بهرهبردارى ندارد.
اشخاص زیادى تا پایان عمر در کنار انبیاء بودند، ولى کافر مردند؛ چون قابلیّت دریافت نور هدایت را نداشتند. در اوّلین آیه سوره بقره مىخوانیم که قرآن مجید هدایتگر افراد باتقوى است، نه همه مردم؛ یعنى براى کسانى که قابلیّت هدایت را دارند هدایتگر است.
در ضمن قابلیّتها متفاوت است و هرکس به اندازه قابلیّت خود از فیض خدایى استفاده مىکند. قرآن مجید نیز مىفرماید:
«انْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ اوْدِیَةٌ بِقَدَرِها»؛ «هر درّهاى به اندازه ظرفیّت خود آب ذخیره مىکند»
110 سرمشق از سخنان حضرت على (ع)، ص: 201
تالیف حضرت آیة الله مکارم شیرازی