نحوه ازدواج شهر بانو با امام حسین(علیه السلام) را شرح دهید و آیا چنین ازدواجى اتفاق افتاده است؟
از دو بُعد این مسئله را باید مورد بررسى قرار داد:
1 از بُعد تاریخى. 2 از بُعد حدیثى (به دلیل وجود روایتى در این زمینه).
1 از بُعد تاریخى: اصل داستان که یزدگرد دخترى به نام شهربانو یا نام دیگر داشته و به افتخار عقد زناشویى حسین بنعلى (ع) و مادرى امام سجاد (ع) نائل شده باشد، از نظر مدارک تاریخى سخت مشکوک است. مورخین عصر حاضر عموماً در این قضیه تشکیک مىکنند و آن را بىاساس مىدانند. مىگویند در میان همه مورخین، تنها یعقوبى جملهاى دارد به این مضمون که گفته است: «مادر على بن الحسین (ع) «حرار» دختر یزدجرد بود و حسین (ع) نام او را غزاله نهاد». از مورخین عصر حاضر که در مورد ایشان اشکالات عمده و متینى مطرح کرده است مىتوان به استاد سید جعفر شهیدى اشاره نمود ایشان در کتاب «زندگانى على بن الحسین» در همان صفحات ابتدایى به مناسب نام مادر ایشان نکات جالب توجهى را بیان نمودهاند. سعید نفیسى در «تاریخ اجتماعى ایران» آن را افسانه مىداند. حتى برخى از اسلام شناسان غربى همچون: «ادوارد براون» این داستان را مجعول مىدانند. «کریستن سن» نیز قضیه را مشکوک تلقى مىکند.
2 از بُعد حدیثى: در پارهاى از احادیث پیوند زناشویى امام حسین (ع) با دختر یزدگرد، تأیید شده است. از آن جمله روایتى است که در کتاب کافى آمده است و مىگوید: دختران یزدگرد را در زمان عمر به مدینه آوردند و دختران مدینه به تماشا آمدند. عمر به توصیه امیرالمؤمنین (ع) او را آزاد گذاشت که هرکه را مىخواهد انتخاب کند و او حسین بن على (ع) را انتخاب کرد. [[1
نقد و بررسى این روایت:
اولا: مضمون این روایت هرگز با گزارشات تاریخى سازگارى ندارد.
ثانیا: در سند این روایت دو نفر قرار دارند که حضورشان در سلسله سند، این روایت را غیرقابل اعتماد کرده است: یکى «ابراهیم بن اسحاق احمرى نهاوندى» [[2 است. علماى رجال، وى را از نظر دینى متهم مىدانند و اخبار، گزارشات و روایات او را غیرقابل اعتماد مىشمارند. دیگر «عمرو بن شمر» [[3 است که او نیز کذّاب و جَعّال خوانده شده است.
نتیجه: با توجه به اشکالاتى که در این روایت وجود دارد، همان قول تاریخ نگاران تقویت مىشود. پس ازدواج امام حسین (ع) با دختر یزگرد سوم پادشاه امپراطورى ساسانى کاملا مورد تردید است. اما آنچه یقینى است ازدواج ایشان با دخترى است که در سرزمینهاى ایرانى یا مجاور آن (طبق نقل برخى وى از اهالى سند و طبق نقل برخى دیگر از اهالى کابل بوده است) به اسارت در آمده و پس از انتقال به مدینه به همسرى امام حسین (ع) در آمده است.
بهترین کتابى که در این زمینه مىتواند به شما کمک کند کتاب استاد «سید جعفر شهیدى» به نام، زندگانى على بن الحسین (ع) (تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1374 ش، چاپ ششم) است. ایشان در صفحات نخستین این کتاب، با قلمى زیبا به بیان، شرح و نقد این مسئله پرداخته است.
[[1. مرحوم کلینى، الاصول من الکافى، کتاب الحجّه، باب مولد على بن الحسین (ع)، روایت اول.
[[2. عبارت الشیخ طوسى در مورد ایشان چنین است: «إبراهیم بن إسحاق أبو إسحاق الأحمرى النهاوندى، کان ضعیفا فى حدیثه، متهما فى دینه» (آیه الله خویى، معجم رجال الحدیث، چاپ 5، 1413 ق، ج 1، ص 185 همچنین در این مورد مىتوانید ر. ک: شهید مطهرى، مجموعه آثار، ج 14 (خدمات متقابل اسلام و ایران)، صفحه. 122 به نقل از سایت تبیان.
[[3. «مرحوم نجاشى» رجال شناس بزرگ شیعى در مورد وى مىنویسد: «عمرو بن شمر أبو عبد الله الجعفى، عربى، روى عن أبى
عبد الله علیه السلام، ضعیف جدا» روایات این شخص واقعا ضعیف است. (آیه الله خویى، معجم رجال الحدیث، چاپ 5، 1413 ق، ج 14، ص 116).