ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
إِنَّهُ بَایَعَنِی الْقَوْمُ الَّذِینَ بَایَعُوا أَبَا بَکْرٍ وَ عُمَرَ وَ عُثْمَانَ عَلَى مَا بَایَعُوهُمْ عَلَیْهِ، فَلَمْ یَکُنْ لِلشَّاهِدِ أَنْ یَخْتَارَ، وَ لَا لِلْغَائِبِ أَنْ یَرُدَّ، وَ إِنَّمَا الشُّورَى لِلْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ، فَإِنِ اجْتَمَعُوا عَلَى رَجُلٍ وَ سَمَّوْهُ إِمَاماً کَانَ ذلِکَ للَّهِ رِضًا، فَإِنْ خَرَجَ عَنْ أَمْرِهِمْ خَارِجٌ بِطَعْنٍ أَوْ بِدْعَةٍ رَدُّوهُ إِلَى مَا خَرَجَ مِنْهُ، فَإِنْ أَبَى قَاتَلُوهُ عَلَى اتِّبَاعِهِ غَیْرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ، وَ وَلَّاهُ اللَّهُ مَا تَوَلَّى. وَ لَعَمْرِی، یَا مُعَاوِیَةُ، لَئِنْ نَظَرْتَ بِعَقْلِکَ دُونَ هَوَاکَ لَتَجِدَنِّی أَبْرَأَ النَّاسِ مِنْ دَمِ عُثْمَانَ، وَ لَتَعْلَمَنَّ أَنِّی کُنْتُ فِی عُزْلَةٍ عَنْهُ إِلَّا أَنْ تَتَجَنَّى؛ فَتَجَنَّ مَا بَدَا لَکَ! وَ السَّلَامُ.
ترجمه
(بیعتى که مردم در مدینه با من کردند، براى تو که در شام بودى الزام آور است، زیرا) همان کسانى که با ابوبکر و عمر و عثمان بیعت کردند با همان شرایط با من بیعت نمودند، بنابراین نه حاضران اختیار فسخ یا مخالفت با آن را دارند و نه کسى که غایب بوده حق رد کردن آن را دارد. شورى تنها از آنِ مهاجران و انصار است، هر گاه همگى کسى را برگزیدند و امامش نامیدند، خداوند از او راضى و خوشنود است؛ بنابراین اگر کسى از فرمان آنها با بدگویى یا بدعتى خارج گردد، مسلمانان او را به جاى خود باز مىگردانند، و اگر امتناع ورزد، با او پیکار مىکنند، چرا که از غیر مسیر مؤمنان تبعیت کرده و خدا او را در بیراهه رها مىسازد. اى معاویه! به جانم سوگند اگر با نگاه عقل بنگرى نه با چشم هوا و هوس، مرا از همه مبرّاتر از خون عثمان مىیابى و خواهى دانست من به کلى از آن برکنار بودم مگر اینکه در مقام تهمت برآیى و چنین نسبت ناروایى را به من بدهى. اگر چنین است هر تهمتى مىخواهى بزن و السلام.